میگن که مقالهی خوب مقالهی نوشته شدهست*. من واقعا دارم به این موضوع فکر میکنم. چقدر شده که دست از کاری کشیدم برای اینکه فکر میکردم پایهها اون بحث رو نمیدونم؟ در جواب باید گفت بسیار زیاد. و جالبتر اینکه وقتی چیزی رو مینویسم و با اشراف به کم و کاستیهاش معمولا با تشویق بقیه روبرو میشم. حال اونکه خودم واقفم کارم چقدر ایراد داشته. گویا اونچه ما در مورد کارهای دیگه هم میبینم تصور معوجی از کار بدون نقصه. در واقع آدم با خودش میگه «اگر چیزی وجود داره لابد بسیاری بررسی کردنش و نقصی نداره». با اینکهع شاید اینطوری نباشه. کی میدونه؟ شاید در دنیایی پر از نقص زندگی میکنیم.
*جیمز بوکنن